هر یک از ما در طول روز با مشکلات متعددی روبرو خواهیم شد. از مساله‌ی ساده‌ای مثل ناهار چه بخوریم تا مسائلی چون مشکلاتی که با همسر یا رئیس خود دارید، همگی نیاز به انتخاب راه حل و تصمیمی دارد که آنها را حل کند.

برای رسیدن به اهداف خود باید بهترین تصمیمات را بگیرید. هرچند هوشمندانه نباشد. در واقع ، همگی ما تجاربی از تصمیم‌گیری غلط داریم که به پیامدهای ناخوشایندی منتهی شده است.

برخی از تصمیمات غلط درباره موضوعات، کم اهمیت ، و پیامد آن چندان جدی نبوده یا زیاد طول نمی‌کشد؛ ولی تصمیمات مهمی در زندگی وجود دارد که اگر غلط انجام شود پیامد بد آن تا آخر عمر باقی خواهد ماند...

اکنون روش های تصمیم گیری را با هم مرور میکنیم:
1-تصمیم گیری احساسی: مبنا این است که احساس ما چه چیز را درست می‌داند؟ در اینجا تاکید بر حس درونی، ترجیحات ذهنی و ارزش‌های ماست. ملاک این است که چه حسی داریم نه اینکه چه فکری داریم؟!

2-تصمیم گیری اجتنابی: فرد یا لزوم تصمیم‌گیری را انکار می‌کند یا امیدوار است که همه چیز خود به خود درست شده، یا به تکنیک‌های به تاخیر انداختن مثل امروز و فردا متوسل می‌شود. در اینجا هدف، حفظ آسایش روان‌شناختی کوتاه‌مدت، به هزینه‌ای گزاف است.

3- تصمیم‌گیری تکانه ای: فرد به سرعت و برمبنای اتفاقات ناگهانی تصمیم گرفته و هیچ‌گونه ارزیابی منطقی از حقایق ندارد.

4- تصمیم گیری مطیعانه: فرد بر اساس انتظارات دیگران تصمیم می‌گیرد. ویژگی اصلی این شیوه انفعال است. به گونه‌ای که فرد اجازه می‌دهد دیگران برای وی تصمیم بگیرند.

5- تصمیم گیری گوش به زنگی: فرد به قدری برای تصمیم‌گیری دچار اضطراب می‌شود که کارایی وی برای یک تصمیم خوب کاهش می‌یابد. در اینجا فرد نمی‌تواند اطلاعات مریوطه را ارزیابی کند و به قدری در جزئیات فرو می‌رود که اصل را از دست می‌دهد.
 
6- تصمیم گیری اخلاقی: مبنای تصمیم یک منبع اخلاقی است که می‌تواند به تعلیمات مذهبی مربوط باشد و یا اگر فرد مذهبی نباشد بر اساس اصول اخلاقی شخصی تصمیم می‌گیرد.

7-تصمیم گیری منطقی: فرد به طور بی‌طرفانه و منطقی تمامی اطلاعات مهمی که به تصمیم مربوط است را ارزیابی کرده و سپس با توجه به اهداف خود بهترین انتخاب را بر‌می‌گزیند.

 

برای تصمیم گیری ابتدا باید راه‌حل‌های مختلفی را بدست آورده سپس از بین راه‌حل‌های مربوطه بهترین راه‌حل را انتخاب کنیم، سپس راه‌حل‌های مختلف را با هم مقایسه کرده تا بدانیم کدام یک از همه بهتر است ؟ و برای این کار باید از خود سوال کنیم اگر از این راه‌حل استفاده کنم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پیامد آن چه خواهد بود؟واقعیت این است که هر کاری که انجام می‌دهیم نتایج یا پیامدهای دارد و اگر یاد بگیریم که قبل از انجام نتیجه‌آن را پیش بینی کنیم آن وقت کمتر دچار اشتباه خواهیم شد.

در تصمیم گیری فرد با مشکلی روبروست که برای آن چندین پاسخ وجود دارد فرد باید شهامت انتخاب یک گزینه از بین گزینه‌های موجود را داشته باشد . اما در حل مساله فرد با موقعیتی روبرو است که هیچ جوابی برای آن نداشته و حل آن مستلزم استفاده از دانش‌ و اصول آموخته شده‌ی قبلی در ترکیبی تازه است.

مراحل تصمیم گیری منطقی‌
1- مواجه شدن با تصمیم: با اطلاعات راجع به خطرات سیگار باید مواجه شده و بخواهیم که تغییر کنیم . تصمیمات باید واضح بوده کلی و مبهم نباشد مثل اینکه « من از سیگار کشیدن ناراضی هستم».

2- خلق حق انتخاب‌ و جمع‌آوری اطلاعات: باید بدانیم همه‌ی انتخاب‌ها سیاه، سفید، روشن و بدیهی نبوده و باید انتخاب‌های زیادی ایجاد کنیم .

3- ارزیابی پیامدهای پیش بینی شده : پیامدهای منفی و مثبت، کوتاه مدت و بلند مدت را برای خود و دیگران ارزیابی کنیم.

4- متعهد کردن خود به یک تصمیم: با بیان اهداف و پاداش‌های احتمالی و رعایت هماهنگی با ارزش‌ها و وارسی کردن آنها بهترین انتخاب را برگزینیم.

5- طرح ریزی برای چگونگی اجرای تصمیم: چهارچوب زمانی برای اجرای تصیم در نظر گرفته، موانع را پیش بینی نموده کارها را انجام داده و منابع حمایت کننده را تعیین می‌کنیم .

6- اجرای تصمیم: با تعیین بهترین زمان برای اجرا، اضطراب و تعارضات موجود با اجرای تصمیم از بین می‌رود.

 

7- ارزیابی پیامدهای واقعی اجرای تصمیم: برای تعدیل کردن پیامدها باید نسبت به بازخوردها انعطاف داشته و با پردازش منطقی اطلاعات، با ناامیدی و سایر پیامدها کنار بیاییم.
( این مهارت به ما کمک می‌کند تا به نحو موثرتری در مورد مسائل زندگیمان تصمیم بگیریم . اگر از ابتدا بتوانیم فعالانه تصمیم گیری کرده، جوانب مختلف انتخاب‌ را بررسی و پیامدهای هر انتخاب را ارزیابی نماییم، مسلماً در سطوح بالاتری از بهداشت روانی قرار خواهیم گرفت).