کما حالتی از ناهشیاری است که طی آن فرد با دردناک ترین محرک های فیزیکی هم به هوش نیاید و به همان حالت تا مدتی پایدار بماند. کما، یک مریضی نیست، بلکه علامتی از یک مریضی یا واکنشی به یک حادثه است که برای بدن فرد اتفاق افتاده است؛ مثل یک ضربه شدید و سخت به سر که باعث ایجاد شوک عصبی و کما می شود. اکثر کماهایی که به این دلیل ایجاد می شود، بیشتر از 4 هفته طول نمی کشد. بعضی از کسانی که به کما می روند، پس از این مدت به سمت زندگی نباتی پیش می روند. زندگی نباتی یعنی فرد نفس می کشد، فشار خون نرمال دارد و حتی دستگاه گوارش آن ها درست کار می کند، بدون آنکه بدن بیمار نسبت به این کار ها آگاهی داشته باشد. زندگی نباتی ممکن است سال ها و حتی دهه های متمادی طول بکشد...

مهم ترین علامت مشخصه کما، ناتوانی در هوشیار شدن است یعنی خود فرد نمی تواند توسط محرکها هوشیاری اش را به دست آورد. البته علامتهای دیگری هم وجود دارند که از میان آنها می توان به نبود خود آگاهی، فقدان چرخه خواب و بیداری، نداشتن حرکت هدفمند و نداشتن کنترل بر روی تنفس اشاره کرد.

«کما» دقیقا چیست؟

فردی که به کما می رود، در حقیقت بیماری است که هوشیاری اش مختل شده و در بیهوشی به سر می برد. 

دکتر علیرضا یاراحمدی، متخصص مغز و اعصاب در این باره به «سیب سبز» می گوید: «چنین فردی نمی تواند ارتباط کلامی، چشمی و حرکتی با دیگران برقرار کند.

توانایی باز کردن چشم هایش را ندارد و در مجموع هیچ پاسخی به تکانه هایی که از بیرون دریافت می کند، نمی دهد. 

در مورد بیمارانی که بر اثر تصادف و ضربه به کما رفته اند معیاری برای سنجش میزان هوشیاری شان داریم که آن را با نامGCS یاد می کنیم. 

وقتی بیماری بر اثر تصادف به کما رفت با چشمانی بسته روی تخت خوابیده است و هیچ پاسخی به محرک ها نمی دهد؛ اگرچه برخی از بیماران می توانند با تحریک دردناک تولید صدا کرده، چشم هایشان را باز کنند یا دستشان را به سمت موضع درد ببرند. 

قرار گرفتن در وضعیت کما معمولا به دلیل ضربه مغزی و تخریب بافت مغزی و خونریزی یا به دلیل فشارهایی که ناشی از بزرگ شدن تومور در ناحیه مغز است به وجود می آید.»

چه عواملی باعث کما می شوند؟
کما می تواند به دلایل مختلفی روی دهد. بیشترین علت آن هم صدماتی است که بر اثر ضربه و جراحت به سر صورت می گیرد. اما مصرف زیاد الکل(مسمومیت الکلی)، دیابت، مورفین و خون ریزی زیاد هم می تواند فرد را به کما ببرد. در مواردی خونریزی یا تورم بافت مغز آن قدر شدید است که حتما باید به نوعی فشار را از روی مغز برداشت.

در حالت کما چه اتفاقی می افتد؟
اعتقاد عمده ای که در بین مردم وجود دارد، این است که شخص در خواب بسیار عمیقی فرو رفته است. این عقیده به طور کامل درست نیست. البته ممکن است در بعضی از موارد این چنین باشد اما نه در همه موارد.
این جا بدنیست بدانید که درجه های کما توسط هوشیاری شخص بیمار نسبت به محرکهای خارجی، تعیین می شود. در بسیاری از مواردی که اشخاص در حالت کما به سر می برند، بیمار دریافت هایی از محیط نیز خواهد داشت و این حالت با توجه به بهبودی شخص بیمار زیاد تر هم می شود. مثلا ممکن است، حرکتهای جزئی از خود بروز دهد یا نسبت به صداها یا محرک ها پاسخ دهد. در بعضی موارد نیز ممکن است شخص به کما رفته عکس العمل های شخص هوشیار را از خود بروز دهد. مثلا در بعضی بیمار ها باید حتما این مراقبت به عمل آید که او نتواند سرم یا لوله های دیگر متصل به خودش را از جا در بیاورد که در نهایت به مرگش منجر بشود. همه این موارد باعث می شود تا درجات کما در افراد متفاوت باشد.

بیرون آمدن از کما
حالتی که شخص شروع به بیرون آمدن از حالت کما می کند، هنگامی است که او شروع به پاسخ دادن به محرک های خارجی می کند. هرچند به دست آوردن کامل هوشیاری، یعنی دو مرحله واکنش نشان دادن و تشخیص فکر،باید در او پدیدار شود تا بشودگفت که او از کما بیرون آمده است. زیرا وجود هر دوی این موارد در هوشیاری کامل، اجتناب ناپذیر است. حتی در بعضی موارد پس از به هوش آمدن بیمار باز آموزی و به خاطر آوردن بسیاری از چیزها از جمله حرف زدن و به خاطر آوردن خود شخص، ممکن است لازم باشد.

آمار
هر 10 دقیقه یک نفر بر اثر آسیب سر به حالت کما می رود. بد نیست بدانید آسیب های وارد به سر اولین علت به کما رفتن، مرگ و یا معلولیت افراد 1 تا 44 سال محسوب می شود. بین 5 تا 10 درصد از کسانی که به کما می روند، قادر به باز گردان حالت هوشیاری خود نیستند و در نهایت به زندگی نباتی که تنها علائم حیات در آنها وجود خواهد داشت، منجر می شوند. بسیاری از مردم فکر می کنند که این حالت همچنان کما نامیده می شود اما به این حالت مرگ مغزی گفته می شود.

تفاوتهای مرگ مغزی و کما
وضعیت کما با مرگ مغزی بسیار متفاوت است به گونه ای که فردی که به کما رفته، می تواند دوباره به زندگی عادی خود بازگردد؛ البته این وضعیت را باید متخصصان مغز و اعصاب تایید کنند. به طوری که اگر مغز هنوز زنده باشد، فرد دچار کما شده و احتمال برگشت آن حتی بعد از مدت طولانی و گذشت چندین سال هم وجود دارد. زیرا بیمار خودش به صورت طبیعی نفس می کشد و فقط مغز برای مدتی هوشیاری ندارد اما عمق مغز زنده است.
در مرگ مغزی، فرد به صورت طبیعی نفس نمی کشد و تنفس خود را از طریق دستگاه انجام می دهد که با قطع کردن دستگاه، می میرد بنابراین زنده ماندن نباتی فرد دچار مرگ مغزی، به دستگاه وابسته است چون تنفس وابسته به مغز است. اما قلب با مغز تفاوت دارد.
اگر مغز فردی بمیرد، قلب فعالیت دارد، البته به شرطی که اکسیژن از طریق دستگاه به فرد برسد و در صورت قطع دستگاه فردمی میرد، اما بازهم با وجود دستگاه هم بازنمی توان مدت زیادی چنین افرادی را زنده نگه داشت.

تفاوت کما با زندگی نباتی؟

دکتر یاراحمدی در ادامه صحبت هایش با اشاره به زندگی نباتی که معمولا توسط همراهان بیمار با وضعیت کما اشتباه گرفته میشود، به «سیب سبز» می گوید: « بیماری که به کمای عمیق فرورفته و از کما خارج می شود، چشم هایش را باز می کند اما هیچ فرآیندی که انسان را از زندگی گیاه متمایز می کند، از خود نشان نمی دهد. گاهی اطرافیان این بیماران تصور می کنند که این افراد متوجه عملکرد اطرافیانشان هستند در حالی که این گونه نیست. 

اگر چه ممکن است با کف زدن کنار گوش این افراد شاهد چشم برهم زدن آنها باشیم اما باید بدانید که این واکنش از ساقه مغز صادر شده که مربوط به فعالیت هایی نظیر خواب و بیداری، گرسنگی و پلک زدن است و بخش عالی مغز و سلول های خاکستری مغز دچار آسیب جدی شده اند. 

تعداد اندکی از بیمارانی که در وضعیت نباتی هستند به زندگی عادی بازمی گردند.»

فاصله کما تا مرگ چقدر است؟

چند درصد از افرادی که به کما می روند شانس ادامه زندگی دارند؟ علت فرو رفتن در کما چه تاثیری در بازگشت بیمار دارد؟


سام تاجبخش را به خاطر دارید؟ پسر جوانی که 4 سال پیش بر اثر یک تصادف دلخراش به کما رفت؟ او هنوز به هوش نیامده اما پدر و مادرش با تمام توان و امید، از او مراقبت می کنند و منتظر روزی هستند تا او دوباره به زندگی باز گردد.

بیایید همه با هم، دست به دعا برداریم و از خداوند متعال بخواهیم زندگی دوباره ای را به سام تاجبخش عطا کند...

بیـرون آمــدن دختر 16 ساله بروجنی از کما بعد از چندماه، یکبار دیگر این پرسش را به ذهن ها آورد

چند درصد از افرادی که به کما می روند شانس ادامه زندگی دارند؟ علت فرو رفتن در کما چه تاثیری در بازگشت بیمار دارد؟

مریم باباخانیان، دختر16 ساله بروجنی 29 مهرماه با واژگون شدن اتوبوس دانش آموزی به کما رفت. 

سطح هوشیاری مریم در تمام این مدت به گونه ای در نوسان بود که گاهی اشک شوق به چشم های خانواده مریم می آورد و گاهی آنچنان آنها را ناامید می کرد که گویی این آخرین بار است که آنها مریم را می بینند.

با همه این اوصاف، اواخر آذر ماه این خبر منتشر شد: سرانجام هوشیاری مریم بالا رفته و او چشم هایش را بعد از چند ماه به روی پدر و مادرش گشوده است.

او در حال حاضر قدرت تکلمش را از دست داده اما برای به دست آوردن دوباره آن تلاش می کند. 

مریم تلاش می کند تا عوارض ناشی از بیهوشی 2 ماهه اش را از جسمش دور کند و دوباره سلامت از دست رفته خود را به دست آورد.

شاید برخی از ما در میان نزدیکان و آشنایانمان با چنین صحنه هایی روبه رو بوده ایم و این لحظات را تجربه کرده ایم اما بی شک تعداد کمی از ما درباره وضعیت کما، شرایط بیماری که در کما فرو رفته و شرایط زندگی برای افرادی که از کما خارج می شوند، اطلاعات داریم.

در این گزارش درباره کما و عوارض آن و مشهورترین شخصیت هایی که در سراسر جهان به کما فرو رفته اند، مطالبی را میخوانیم.

متخصصان چه می گویند؟

GCS ابزاری برای اندازه گیری سطح هوشیاری

این سیستم سطح هوشیاری را از 3 تا 15 تقسیم می کند.

معیار بیداری در انسان 15 است؛ بنابراین اگر GCS بیماری عدد 15 را نشان دهد او بیدار است و به لحاظ سطح هوشیاری در شرایط نرمال قرار دارد و در مقابل آن، فردی که GCS او 3 باشد کمترین میزان هوشیاری را دارد و شرایط او به مرگ نزدیک تر است. دکتر یاراحمدی در این باره می گوید: «برای بررسی میزان هوشیاری فردی که در کما فرو رفته، به واکنش های کلامی و چشمی حرکتی او باید توجه کرد، فرد اگر بتواند چشمانش را حرکت دهد 4 امتیاز برای هوشیاری کسب می کند. 

اگر بتواند به طور کامل بدنش را تکان دهد 6 امتیاز کسب می کند و در صورتی که صحبت کند، 5 امتیاز دیگر به دست میآورد.

بنابراین فردی که تمامی این امتیازها را کسب کند در مجموع 15 امتیاز هوشیاری و بیداری را کسب می کند.

از طرفی در شرایطی که بیمار در کما فرو رود و حداقل سطح هوشیاری را داشته باشد، امتیازش از هریک از محرک های چشمی، بدنی و کلامی یک است و در مجموع 3 امتیاز برای هوشیاری دریافت می کند.»

کمایی که به دلیل سکته، خونریزی، ضربه مغزی، خونریزی ناشی از بزرگ شدن و فشار تومور مغزی به وجود می آید از نوع بدخیم ترین کماهاست

مرگ مغزی چیست؟

دکتر یاراحمدی متخصص مغز و اعصاب درباره تفاوت کما و مرگ مغزی می گوید: در صورتی که پس از معاینه و بررسی نوار مغزی یا انژیوگرافی مغزی مشخص شد که فرآیندهای عالی مغز متوقف شده در این حالت بیمار دچار مرگ مغزی شده است. تشخیص نهایی مرگ مغزی باید تمامی واکنش های ساقه مغز بیمار هم بررسی شود و در حقیقت برخلاف وضعیت نباتی که فعالیت قسمتهای عالی مغز مختل شده و تنها بخش ساقه مغز فعال است در مرگ مغزی ساقه مغز بیمار هم در مقابل محرک ها هیچ واکنشی نشان نمی دهد و آنژیوگرافی بیمار نیز هیچ گونه گردش جریان خون را در مغز نشان نمی دهد. 

در این حالت امیدی به بازگشت بیمار به زندگی وجود ندارد.»

علت کما احتمال مرگ را تعیین می کند

علت کما تاثیر زیادی در افزایش امید خانواده به بازگشت بیماری که در کما فرو رفته، دارد. 

برخی از کما ها به دلایل ارگانیک مغزی به وجود می آیند که بر بافت و ساختمان مغز تاثیر می گذارند، این نوع از کما به دلیل سکته، خونریزی، ضربه مغزی، خونریزی ناشی از بزرگ شدن و فشار تومور مغزی به وجود می آید که از نوع بدخیم آن است و اما کماهایی وجود دارند که از نوع غیرارگانیک هستند. 

در این گروه از کماها، ساختمان و بافت مغز بیمار آسیب ندیده است و بروز اختلال در شرایط متابولیک بدن مانند بالا و پایین شدن یون ها یا PH بدن، افزایش قند خون یا مسمومیت دارویی در فرد ایجاد می شود. 

افرادی که در این شرایط هستند در گروه کماهای بدخیم قرار نمی گیرند و احتمال بازگشت آنها در مدت زمان کوتاه تری وجود دارد.

علل شایع مرگ مغزی کدامند؟

تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، غرق شدن در آب، مسمومیت ها، خونریزی های داخلی مغز و همچنین سکته مغزی.

 

مرگ مغزی چگونه رخ میدهد؟

هر گونه آسیب شدید به مغز می تواند منجر به تورم بافتی  شود. از آنجاییکه مغز در یک فضای بسته (استخوان جمجمه) قرار دارد و جایی برای این افزایش حجم وجود ندارد، بر بخش های پایین تر مغز (ساقه مغز) فشار آورده، مانع جریان گردش خون به قسمت های بالا یی می گردد و بیش از پیش مانع اکسیژن رسانی میشود.

این فرایند ممکن است چند دقیقه یا چند روز بدرازا بکشد. قلب به کمک دستگاه تنفس مصنوعی به فعالیت ادامه داده، به اعضای دیگر  اکسیژن می رساند، در حالیکه بافت مغز و ساقه مغز که وظیفه کنترل تنفس و ضربان قلب را بر عهده دارند از این ماده حیاتی(اکسیژن) محروم مانده، دچار مرگ می شوند.

 

چرا در مرگ مغزی، بیمار تا مدتی دارای ضربان قلب و تنفس  می باشد؟

قلب تا زمانی که دارای اکسیژن رسانی باشد، به ضربان خود ادامه میدهد. در بیمار مرگ مغزی، دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) اکسیژن لازم را برای ضربان قلب فراهم خواهد کرد و به محض جدا کردن دستگاه از بیمار قلب هم از کار خواهد افتاد.

 

زندگی نباتی چیست و چه فرقی با مرگ مغزی دارد؟

زندگی نباتی، با مرگ مغزی کاملا متفاوت است.

این وضعیت تقریبا همیشه در پی کما رخ می دهد. با اینکه شخص بیدار بنظر می رسد ( چشمانش باز است ) و  دارای یک سری حرکات غیر ارادی اعضای خویش است، هیچ عملکرد ذهنی و شناختی ندارد.

این ها در واقع بیمارانی هستند که بدنبال آسیب شدید مغزی، برای سالهای متمادی زنده می مانند و به نظر هوشیارند، بدون اینکه بتوانند با محیط اطراف خود ارتباطی برقرار کنند.

 

آیا از ظاهر فرد بیمار میتوان فهمید که او دچار مرگ مغزی شده است؟

خیر، فردی که دچار مرگ مغزی شده، مانند کسی است که در خوابی عمیقی فرو رفته است. ریه هایش به کمک دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) از هوا پر می شوند، قلبش به سبب اکسیژن رسانی دارای ضربان است و حتی پوست او گرم و برنگ صورتی می باشد.

 

آیا بیمار بدنبال مرگ مغزی درد را احساس می کند؟

خیر. پس از وقوع مرگ مغزی،  در انسان هیچگونه احساس درد و اندوهی وجود نخواهد داشت.

 

آیا مواردی از مرگ مغزی بوده است که بهبود یافته باشند؟

خیر، امکان بهبودی و بازگشت بیمار مرگ مغزی به هیچ عنوان وجود ندارد.

مواردی که شنیده اید فرد دچار مرگ مغزی شده و سپس بهبود یافته است، در واقع مرگ مغزی نبوده است.

این بیماران در کمای عمیق بوده ولی نزدیکان آنها و یا حتی گاهی برخی از پزشکان و پرستارانی که درباره تفاوت مرگ مغزی و کمااطلاعات کافی ندارند چنین برداشت نادرستی کرده اند.